متخصص حقوقی : آشنایی با قوانین و روشهای قانونی برای دفاع یا شکایت ، آشنایی با دانشگاه ها و انواع گرایش های حقوق و بازارکار این رشته و نحوه اخذ مجوزهای لازم
“چه چیزی مرا به مشاوره روانشناسی ترغیب کرده است؟
پیش از هر چیز باید به این سؤال پاسخ دهید.
پاسخ این پرسش ممکن است مسیر مشاوره را تغییر دهد:
آیا فکر میکنم مشاور میتواند معجزه کند؟
آیا فکر میکنم با مراجعه به مشاور میتوانم تمام مشکلاتم را ساده و زود حل کنم؟
آیا فکر میکنم امروزه مراجعه به مشاور یکی از نشانههای فرهیختگی و نزاکت است؟
آیا میخواهم صرفا با یکی درددل کنم؟
آیا میخواهم با مراجعه به مشاور، دهان اطرافیانم را ببندم تا دیگر به من پیله نکنند؟
آیا واقعا از مسئلهای که برایم پیش آمده، آزرده و پریشان شدهام؟ اگر بله، آیا واقعا حاضرم برای برای بهبود وضع فعلی خود تلاش کنم؟
آیا حاضرم برای حل مشکلات خود، مسئولیتپذیری و آگاهی بیشتری بهدست بیاورم؟
آیا شجاعتِ تصمیمگیری و رویارویی با ترسهای خودم را دارم یا اینکه بدون میل به دانستن واقعیت، تنها میخواهم از مشاور برای پاککردن صورتمسئله تأیید بگیرم؟
و….
اگر انگیزه و انتظارات خود را نشناسید، به احتمال بسیار زیاد جلسات مشاوره بینتیجه خواهد بود؛ حتی ممکن است نتیجه معکوس بگیرید.”
متخصصان خانواده : آشنایی با گرایش های و شاخه های مشاوره خانواده، بازارکار و آینده شغلی، آموزش روشهای جدید خانواده درمانی در کشورهای مختلف و اطلاع از همایشهای مشاوره خانواده
“هر چند ممکن است یک سری افرادی باشند که همه حرف های خودتان را به آنها می گویید، ولی مشاوران به روش متفاوتی می توانند به شما کمک کنند.
آنها متخصص هستند و می دانند به چه نحوی صحبت کنند تا موقعیت موجود برای شما راحت تر باشد.
شما نمی توانید همه کارهایتان را خودتان انجام دهید
شما نمی توانید نسبت به فردی که به دلیل عدم تواناییش برای بهبود بدن خودش و به منظور عمل جراحی به درمان فیزیکی مراجعه می کند، یک قضاوتی داشته باشید.
در صورتی که یک فردی از افسردگی، اضطراب یا سایر بیماری های روانی رنج می برد، در رابطه با آنها قضاوت نداشته باشید، چرا که آنها خودشان نمی توانند بیماری روانی شان را درمان کنند.
مشاوران از شما مراقبت می کنند.
به طور قطع، مشاوران افراد غریبه ای هستند که شما نمی شناسید. با این وجود، آنها به کالج رفته اند و زمان و زندگی خودشان را صرف این حرفه کرده اند. آنها می خواهند به افراد ناشناس کمک کنند، چرا که آنها در واقع به بهزیستی افراد اهمیت می دهند.
آنها می توانند پاسخ سوالات شما را بدهند
آنها توضیح می دهند که چرا احساسات و ادراکات شما به روش خاصی می باشد. آنها می توانند به شما کمک کنند تا یک سری اقداماتی را برای بهبود وضعیت خودتان انجام دهید.
مشاور به تفکرات و قضاوت های اشخاص بر چسب منفی نمی زنند.
در صورتی که یک سری افرادی در زندگی شما وجود داشته باشند که به خاطر مراجعه شما به روانشناس در مورد شما یک سری قضاوت هایی می کنند، این افراد را از زندگی خودتان بیرون بیاندازید.
شما به این نوع برچسب های منفی و بد نسبت به یک چیزی که در واقع برای همه مفید می باشد، هیچ گونه نیازی ندارید.
نکاتی که در انتخاب یک مشاور خوب باید بدانید”
“چرا باید به مشاور و روانشناس خوب مراجعه کرد؟
یکی از دلایل اهمیت مشاوره این است که پیشرفت تکنولوژی موجب گردیده که انسان ها کارها را سریعتر انجام دهند. اما این پیشرفت در تکنولوژی و صنعتی شدن زندگی مشکلات گوناگونی را نیز برای بشر به وجود آورده است و موجب بروز برخی بیماری ها و ناراحتی های روانی و تضعیف روابط و ارزش های انسانی شده است.
به گفته “مِی” انسان ها به قدری سرگرم و شیفته زندگی صنعتیشده اند که به تدریج هویت انسانی خود را فراموش میکنند؛ رابطه خود را با خویشتن و نیز با دیگران از دست میدهند و با طبیعت زیبا بیگانه میشوند. تکنولوژی میتواند موجبات خوشبختی انسان ها را فراهم آورد به شرطی که فقط به عنوان وسیله ای برای رفع نیازها مورد استفاده قرار گیرد.
اما به هر حال با کاهش روابط انسان ها و افزایش استرس زندگی صنعتی و … مشکلات خلقی، رفتاری، عاطفی و… ایجاد میشوند. تنوع انتخاب ها در همه زمینه های زندگی و عوامل مختلف دیگر، تصمیم گیری را مشکل میسازد.
در اینجاست که افرادی در حیطه کمک به جنبه های روانی زندگی افراد آموزش میبینند و در زیر شاخه های این علم تخصص مییابند. این افراد با عنوان روانشناس به جامعه خدمت میکنند تا روح بیمار را احیا کرده و نشاط بخشند. آنها میتوانند با داشتن آگاهی افراد را برای پیشگیری از مشکلات یا حل آنها راهنمایی کنند.”
“مشاوره را تا کی ادامه بدهم؟
اگر بنابه تشخیص مشاور، فرایند مشاوره به زمان بیشتری احتیاج دارد، قبل از شروع جلسات، مدتزمان تقریبی دوره را از او بپرسید. اگر به آن موعد نزدیک شدید و بدون وقوع پیشامد جدیدی، مشکلتان همچنان حلنشده مانده بود، بررسی کنید آیا مشاور برآورد نادرستی از مسئلهی شما داشته است یا اینکه شما کمکوشی کردهاید.
بههرحال، برای ادامهی جلسات، در صورت امکان میتوانید خواستار تخفیف شوید. بهاینطریق، میتوانید به مشاورتان نشان دهید که وقت و پولتان بیاندازه برایتان اهمیت دارد.”
عضو روانشناس : آشنایی با گرایش های مختلف روانشناسی و جدیدترین تکنیک های درمانی به منظور درمانی انواع اختلالات روان، آشنایی با رشته تحصیلی و بازارکار و توسعه فرهنگی
متخصص ازدواج : آشنایی با تست های جدید حوزه پیش از ازدواج ، اطلاع از دوره های جدید افزایش سطح و کارگاه های آموزشی، معرفی دانشگاه ها و کنفرانس های داخلی و خارجی
مشاوران تحصیلی : آموزش روش های ارائه خدمات تحصیلی و انتخاب رشته، آموزش روش های استعدادیابی و آشنایی با انواع تست های موفقیت شغلی و تحصیلی، ایجاد بستر توسعه مشاوره تحصیلی
“ناهماهنگی بین نظام ارزشی خود و مشاورم را چطور تشخیص دهم؟
همانطور که گفته شد، هیچکس بیعیب نیست، اما مشاور باید در مقایسه با دیگران، در زمینهی مسئلهی شما، بیشترین تخصص و اعتمادآفرینی، و کمترین و بیخطرترین اشکالات را داشته باشد. مشاور، نقش همراه شما را بازی میکند؛ اگر توانسته باشد بر مشکلات پیشین خود غلبه کند، بهحق، صلاحیت همراهی شما را خواهد داشت. در این شرایط، او بلد راه است. اما در غیر این صورت، چه باید کرد؟
اثر مالکیت به ما نشان میدهد که راحتتر میتوانیم برای دیگران تصمیم بگیریم، درحالیکه اگر بخواهیم همان تصمیم را برای خودمان اتخاذ کنیم، بهاحتمالزیاد ماجرا بسیار متفاوت خواهد شد. لذا اگر در پارهای از موارد، راهنمایی مشاور در نظر شما ناممکن، دشوار، بیفایده یا غیردوستداشتنی بود، چندان هم تعجب نکنید. بر همین اساس، برخی از مهمترین مشکلاتی که ممکن است حین ارتباط با مشاور با آنها روبهرو شوید، بهقرار زیر است:
مشاور به من فرمان میدهد
فکر میکند من بردهی او هستم. اگر بخواهم چونوچرا بیاورم، بهجای گفتوگو و تلاش برای شناخت دقیق مشکل و جستوجوی راهحل مناسب، سعی میکند به هر طریقی مرا متقاعد کند که بیشتر از من میداند و تجربهاش بیشتر از من است. او بهجای من و بهنمایندگی از من تصمیم میگیرد.
مشاورم دیکتاتور و خودرأی است
بهجای کمک به من، در پی اثبات درستی ادعای خویش است. میخواهد به من ثابت کند که نمیفهمم و چون برای حل مشکل خود به او نیاز دارم، پس باید مطیعش باشم. یکی از دوستانم برایم تعریف کرد که برای حل مسئلهای عاطفی به مشاوری مراجعه میکند. مشاور به او میگوید: «با توضیحاتی که دادی، مشخص است که آن خانم به شما علاقه ندارد.» بعد بین مشاور و دوستم بحث و جدل شکل میگیرد. مشاور درنهایت میگوید: «موفق نمیشوی با او ازدواج کنی.» دوستم جواب میدهد: «قول میدهم که با او ازدواج میکنم.» مشاور میگوید: «سر یک سکهی طلا با تو شرط میبندم که نمیتوانی!»
مشاور به علائق و توانمندیهای من توجه نمیکند
راهحل و روشی به من پیشنهاد میکند که خودش نمیخواهد یا نمیتواند انجام دهد. من شرایط خاصی دارم که عملا اجرای راهنمایی و راهحلهای مشاور را ناممکن میکند، اما او به این مسائل بیتوجه است. گویی سواری است که از پیاده خبر ندارد. بهقولمعروف، نفسش از جای گرم درمیآید. بر همین اساس، گاهی عوض همدلی با من، مرا به پاککردن صورتمسئله و فراموشی آن دعوت میکند.
مشاورم بخیل است
خوش ندارد من به موفقیت برسم. سعی میکند مرا همانجا که هستم، نگه دارد و از من بخواهد که به همین که دارم، راضی باشم. فکر میکند موفقیت من، منحصرا در اثر راهنماییهای اوست. لذا به خود اجازه میدهد که خطمشی زندگیام را تعیین کنید.
مشاورم ترسوست
عافیتطلبی در وجود او موج میزند، آنچنانکه حاضر نیست از منطقهی امن خود خارج شود. نیاز به بقا، از او موجودی محافظهکار ساخته است که بهجای رویارویی با مسائل، بیشتر مایل به مصالحه و سازشکاری است. چنین مشاوری بهطورحتم جسارت زورآزمایی با معضلات را از من سلب میکند.
مشاورم عاقل و دوراندیش نیست
این یکی واقعا ضعفی مهلک و چهبسا گناهی نابخشودنی است. مشاوری که نمیتواند پیامد راهنماییهایش را تصور کند، چرا باید در مقام راهبر قرار گیرد؟
مشاورم بهروز نیست
اندیشهی ارتجاعی و طرز فکری متعلق به دوران پارینهسنگی دارد. از شرایط فعلی دنیا، پیشرفتهای جدید و آدابورسوم جاری در جامعهی امروزی بیخبر است. فکر میکند آموزههای پیشین، همچنان لزوما میتوانند پاسخگوی مسائل نوین هم باشند.
مشاورم طمعکار است
برای جیب من کیسه دوخته است. استخوان لای زخم میگذارد تا در فرصت مناسب، از این آب گلآلود ماهی بگیرد. منفعت او وابسته به مشکلات من است. اگر مسئلهام حل شود، انگار نان او آجر شده است.”
کانون مشاوران |