TR= بازده کل؛
= وجه نقد دریافتی طی دوره t؛
PE= قیمت در آخر دوره یا قیمت فروش؛
= قیمت در اول دوره خرید؛
Pc= تغیر در قیمت طی دوره (یعنی PE-PB).
به دیگر سخن بازده کمی سرمایهگذاری در سهام عادی، در یک دوره معین، با توجه به قیمت اول دوره و آخر دوره و منافع حاصل از مالکیت، به دست میآید. منافع حاصل از مالکیت در دورههایی که از شرکت مجمع بر گذار کرده باشد به سهامداران تعلق میگیرد در دورههایی که مجمع، بر گذار نشده باشد، منافع مالکیت، برابر صفر خواهد بود. منافع حاصل از مالکیت ممکن است به شکلهای مختلفی به سهامداران شود که عمدهترین آنها عبارتند از؛
الف) سود نقدی ناخالص هر سهم
این سود عبارتست از سود سهام پیشنهادی ناخالص تصویبشده در مجمع صاحبان سهام تقسیم بر تعداد سهام تا تاریخ تصویب سود سهام پیشنهادی توسط مجمع عمومی صاحبان سهام (آشناگر، 1389).
رابطه (2-2)
ب) سود سهمی یا سهام جایزه
معمولاً شرکتها در زمان انقضای دوره پرداخت سود نقدی، به دلیل کمبود نقدینگی یا حفظ منابع نقدی موجود، برای تأمین سود متعلق به هر سهم به جای پرداخت نقدی اقدام به دادن سهام جایزه میکنند و از این طریق افزایش سرمایه میدهند که این همان افزایش از محل مطالبات سهامداران میباشد برخی از مزایایی تقسیم سود سهمی یا جایزه به شرح زیر میباشد:
1-ذخیره کردن نقدینگی: تقسیم سهام به شرکت اجازه میدهد که بدون صرف نقدینگی که برای ادامه کار و یا توسعه شرکت ممکن است موردنیاز باشد، سود سهام را اعلام کند، بدین ترتیب شرکت به جای تقسیم سود سهام آنرا برای توسعه شرکت به کار میگیرد و وابستگی شرکت به منابع خارجی کاهش مییابد.
2-نشاندهنده سود بیشتر در آینده: تقسیم سود به صورت توزیع سهام، نشان از کسب سود بالاتر در آینده است. اگر سود افزایش نیابد به دلیل افزایش سهام، عایدی هر سهم کاهش مییابد. ازآنجاکه کاهش عایدی هر سهم باعث کاهش ارزش بازار سهام میشود. بنابراین تصمیمگیری در مورد تقسیم سود سهام انجام میشود و آن زمانی است که امکان افزایش عایدی هر سهم وجود داشته باشد.
3-افزایش سود هر سهام سرمایهگذاران در آینده: اگر پرداخت نقدی سود سهام تا پس از اعلام نتایج سهام اضافی ادامه یابد عایدی آتی هر سهم افزایش خواهد داشت.
4- داشتن تأثیر مثبت در بازار
به علت تأثیر مثبت تقسیم سهام اضافی، اغلب اعلام این موضوع سبب تشویق سرمایهگذاران در خرید سهام میشود و در نتیجه باعث افزایش قیمت سهام در بازار میشود. به این ترتیب به غیر از یک افت ارزش پس از توزیع سهام اضافی، قیمتها افزایش مییابد.
5- حفظ کردن نسبت مالکیت سهامداران
تقسیم سهام اضافی با صدور سهام عادی جدید تفاوت دارد. اگر سهامداران فعلی برای خرید سهام جدید وجه نقد در اختیار نداشته باشند، نسبت مالکیت آنها با خرید سهام توسط سرمایهگذاران جدید کاهش مییابد ولی در حالت تقسیم سهام اضافی (به شکل سود سهمی یا سهام جایزه)، سهامداران فعلی به نسبت سهام خود، سهام جدید دریافت میکنند و بنابراین نسبت مالکیت آنها ثابت باقی میماند (آشناگر، 1389، 52).
ج) تجزیه سهام
تجزیه سهام عبارت است از تغییر در تعداد سهام موجود نزد سهامداران که از طریق کاهش یا افزایش متناسب در ارزش اسمی سهام به وجود میآید و فقط ارزش اسمی و تعداد سهام موجود نزد سهامداران را تحت تأثیر قرار میدهد. ازآنجاکه ارزش حقوق صاحبان سهام تغییر نمیکند، ارزش بازار سهام برای تطبیق یا تجزیه سهام تغییر نمیکند. وجه تمایز بین سود سهمی و تجزیه سهام به شرح زیرمی باشد؛
1- با سود سهمی ،سود انباشته شرکت کاهشیافته، سهام جدید بهطور متناسب بین سهامداران توزیع
میشود، تجزیه سهام تعداد سهام منتشره را افزایش میدهد اما سود انباشته تغییر نمیکند.
2- با اعطایی سود سهمی، مبلغ اسمی سهام تغییر نمیکند، اما در تجزیه، به تناسب تجزیه مبلغ اسمی کاهش مییابد.
وجه تشابه بین سود سهمی و تجزیه سهام نیز به شرح زیر است؛
1- هر دو هیچوجه نقدی پرداخت نمیشود.
2- در هر دو حالت، تعداد سهام منتشره افزایش مییابد.
3- در هر دو مجموع حقوق صاحبان سهام بدون تغییر باقی میماند.
د) بازخرید سهام( تجمیع سهام)
روش دیگر برای توزیع سود بین سهامداران، بازخرید سهام است. بازخرید سهام وقتی انجام میشود که یک شرکت سهام عادی موجود نزد صاحبان سهام خود را خریداری میکند. از دیدگاه نظری، بازخرید سهام یا پرداخت سود سهام برای سهامداران یکسان میباشد، زیرا منابع سرمایهای حاصل از بازخرید سهام برابر با سود سهام است که میتوانست در صورت عدم فروش سهام خود آنرا دریافت کند. بعد از بازخرید سهام سود هر سهم به دلیل کاهش تعداد سهام منتشره افزایش مییابد.
ه) حق تقدم خرید سهام
صاحبان سهام عادی علاوه بر دریافت سود سهام و حق دادن رأی، حق دیگری نیز دارند، که آن را حق تقدم خرید سهام مینامند. داشتن چنین حقی به سهامداران این امکان را میدهد که درصد مالکیت خود را در شرکت ثابت نگهدارند. اگر شرکتی قصد افزایش سرمایه داشته باشد، سهام جدید
دانلود متن کامل این پایان نامه در سایت abisho.ir |
را باید ابتدا به سهامداران فعلی خود عرضه نماید و هر سهامدار به نسبت سهام خود در پذیرهنویسی سهام عادی اضافی، مشارکت خواهد کرد. سهامداران میتواند حق تقدم خود را به سهام تبدیل کند، آن را بفروشد یا از آن استفاده نکند، چنانچه سهامدار در موعد مقرر از حق تقدم استفاده ننمایید، معمولاً شرکت حق تقدم را به فروش میرساند و پس از کسر هزینههای مربوطه، مابهالتفاوت را بهحساب بستانکار سهامدار منظور میکند.
2-9-1-2- بازده کیفی
شامل مواردی میشود که به اعتبار شرکت (مانند سرقفلی)، امتیازات اجتماعی، توان تأثیرگذاری در جریانات اجتماعی– اقتصادی بستگی دارد (آشناگر، 1389).
از جهت دیگر میتوان بازده را بر حسب زمان به صورت زیر تقسیمبندی کرد:
الف) بازده گذشته نگر
ب) بازده آیندهنگر
بازدههای گذشته نگر: از طریق نسبتهایی نظیر بازده سرمایهگذاری[19]، بازده داراییها[20]، ارزش افزوده اقتصادی[21] و ارزش افزوده اقتصادی تعدیلشده[22] و کیو تو بین[23] و نظایر آنها اندازهگیری و ارزیابی میشود.
بازدهای آیندهنگر: نیز از شاخص سودآوری[24] قابلمحاسبه خواهد بود، عوامل مؤثر در بازدهی آتی سرمایهگذاریها به شرح زیر میباشد:
1- میزان دخالت دولت 2- مدیریت داراییها 3- تورم مورد انتظار 4- مدیریت 5- طرحهای بهرهوری و بهبود روشها 6- تغییرات اجتماعی 7- درصد ظرفیت مورداستفاده 8- طرحهای توسعه 9- حمایتهای دولتی 10- تغییرات سیاسی 11- وابستگی به ارز و مواد اولیه خارجی و… .
عوامل فوق نشان میدهد که بازدهی یکی از متغیرهای تصادفی شناسایی ارزش است که خود تابعی از متغیرهای تصادفی دیگر است که هر کدام نیز تابعی از چندین متغیر دیگر میباشد و همین مطلب ساده وابستگی است که تعیین ارزش را بسیار مشکل میسازد. بنابراین غالباً آنچه پیشبینی میشود، محقق نمیشود و این همان ریسک است.