
بعد از صبحانه و ناهار، بیشترین شانس برای گرفتن آزادی مشروط وجود دارد. بهطور میانگین، قضات حدود ?? درصد از موافقتها را بلافاصله بعد از وعده غذایی صادر کرده بودند. بعد از آن، میزان موافقتها بهتدریج کاهش مییافت تا آنکه درست قبل از وعده غذایی، میزان موافقت با درخواست آزادی به ?? درصد مقدار قبل رسید. هر چه مقدار گلوکز در بدن قاضی پایینتر باشد کمتر تمایل دارد تا تصمیمی فعال بگیرد و با آزادی فردی موافقت کند و عواقب احتمالی آن را بپذیرد. ازاینرو بیشتر به تصمیمهای منفعلانه روی میآورد و تصمیم درباره سرنوشت زندانی را به روزهای آینده موکول میکند.
تبلیغات
وقتی زندگی پرمشغلهای داشته باشید، بسیار پیش میآید که صبحانه نخورید یا دیروقت ناهار بخورید؛ درنتیجه بهدلیل کمبود گلوکز نمیتوانید درست فکر کنید و احساس میکنید انجام دادن کارها برایتان دشوار شده است. حتی چون بیشتر روز گرسنه بودهاید، بعد از غذاخوردن ممکن است به سردرد دچار شوید؛ در نتیجه تنها کاری که میتوانید انجام دهید، دراز کشیدن است. نادیده گرفتن نیازهای جسمانیمان میتواند منجر به از دست دادن انگیزه برای انجام کار شود، بنابراین مهم است که مراقب بینظمیها باشید تا بتوانید درستشان کنید. یک راه برای انجام این کار پرکردن فرم ارزیابی روزانه است. میتوانید روندهای مشابهی در کارهای روزمرهتان بیابید. اگر اینچنین است، بازگشت انگیزهتان شاید بهاندازه صرف صبحانه یا نوشیدن آب کافی آسان باشد.
?. تصمیمگیری بیش از اندازه مغز را خسته میکند
اگر بخواهم کاری کنم که هرچه زودتر روی کاناپه دراز بکشید و بستنی بخورید، یکی از سریعترین راهها این است که مجبورتان کنم چند تصمیم مهم بگیرید. جان تیرنی در مقالهای در نیویورکتایمز به این مسئله میپردازد: «خستگی ناشی از تصمیم گیری کمک میکند تا بفهمیم چرا انسانهای معمولی و معقول از دست همکاران و خانودهشان عصبانی میشوند، هنگام خرید لباس ولخرجی میکنند، از سوپرمارکت غذاهای ناسالم میخرند و نمیتوانند در برابر پیشنهاد نمایندگی برای ضدزنگ کردن خودروی جدیدشان مقاومت کنند. مهم نیست چقدر منطقی و تیزهوش باشید، نمیتوان پشتسرهم تصمیم گرفت و بهای بیولوژیکی آن را پرداخت نکرد. این نوع خستگی با خستگی جسمی فرق دارد: در خستگی ناشی از تصمیمگیری، در حالی که خودتان متوجه نیستید، انرژی ذهنیتان کاهش مییابد. هرچه در طول روز بیشتر تصمیم بگیرید، مغزتان کمتر میتواند تصمیمها را کنترل کند تا آنکه در نهایت از میانبرها استفاده میکند.»
این قضیه فقط درباره تصمیمهای مهم کاری صادق نیست، بلکه اگر مجبور باشید تعداد زیادی تصمیم کوچک بگیرید هم ذهنتان خسته میشود. اگر نتوانید تعداد تصمیمهایی روزانهتان را کنترل کنید، خواهناخواه به رفتارهای افراطی خواهید داشت.
________________________________________
: فیلم آموزشی : مغز شما چطور کار میکند؟
________________________________________
چگونه انگیزهمان را برگردانیم؟
برای بازیابی انگیزه دو کار را باید بهطور همزمان انجام داد:
مبارزه با علت کاهش انگیزه؛
گول زدن خود برای برداشتن اولین قدم.
طرد شدن از اجتماع حس بدی دارد و انگیزه انجام کاری را از بین میبرد، اما باید با مسئله مواجه شد. احتمالا کاری از جانب شما باعث میشود که دیگران طردتان کنند یا شاید با آدمهای ناخوشایندی معاشرت میکنید. با فرد یا افرادی که طردتان کردند صحبت کنید تا متوجه شوید چرا این کار را انجام دادند. اگر شما مقصرید ببینید چطور میتوانید مشکلتان را برطرف کنید و اگر آنها مقصرند بهدنبال افراد جدیدی باشید. اگر حل مسئله امکانپذیر نیست، بهدنبال راههایی برای اجتناب از آن موقعیت خاص باشید، زیرا طرد شدن مکرر برای هر کسی مضر و ناخوشایند است.
اگر از بدنتان مراقبت نمیکنید، راهحل آن واضح است. همانطور که پیشتر اشاره شد، ابتدا باید مسئله را دقیق مشخص کنید؛ می توانید این کار را با ارزیابی روزانه انجام دهید. مشخص کنید چه نیازهای جسمانیای را نادیده میگیرید، سپس آن را اولویت اول بدانید.
زمانیکه مسئله مربوط به تصمیمگیری است، کنترل همه تصمیمها مشکل میشود، زیرا همیشه از زمان تصمیمگیریمان اطلاع نداریم. یک راه برای برطرف کردن این مشکل، استفاده از فهرست تصمیمهاست (مانند فهرست کارها). با این کار از قبل میدانید چه تصمیمی را چه زمانی باید بگیرید. کارها را تقسیم کنید تا مجبور نباشید در یک روز بیش از اندازه تصمیم مهم بگیرید، همچنین فرصت و شرایطی برای تصمیمهای ناگهانی و ناخواسته فراهم کنید. تصمیمهایی کوچک مانند خرید خواروبار را فراموش نکنید، زیرا حتی تصمیمگیری درباره خرید یا نخریدن مواد غذایی ممکن باعث اضطراب شما شود.
در نهایت کاری پیدا کنید که دوست دارید انجامش دهید. ممکن است کاری خستهکننده مانند تمیز کردن خانه باشد یا کاری هیجانانگیزتر مانند ساختن بازی. هر کاری باشد، اولین گام را بسیار کوتاه بردارید؛ در حدی که فقط ? دقیقه زمان نیاز داشته باشد. روز بعد مقداری جلوتر بروید و هر بار کمی بیشتر جلو بروید. وقتی دستاوردهایتان را ببینید و دریابید به چه میزان تلاش نیاز دارد، راحتتر می توانید زمان مشخصی را به آن کار اختصاص دهید. از اینها گذشته، مهم شروع کردن است.
________________________________________
در ادامه بخوانید: ?? جملهای که به شما انگیزه انجام هر کاری را میدهند
________________________________________
“
“
بی انگیزگی در محیط کار را همهی ما تجربه کردهایم. منظورمان همان روزهای دشواری است که نمیتوانید به بهترین نحو کار کنید. زمانهای محدودی هم وجود دارد که بیش از حد تعلل میکنید، تمرکزتان کم است یا برای شروع پروژههای مهم با خودتان درگیر هستید.
شاید از خودتان ناراحت شوید و متعجب شوید که عزمتان کجا رفته است. اگر حس کنید که براساس اشتیاقهایتان زندگی نمیکنید، دچار یأس میشوید. سرعت، بهرهوری و کارآمدی، همگی باعث رسیدن به نتیجه میشوند و زمانی که انرژی ما با جاهطلبیهایمان هماهنگ نباشد، ناامیدی به سراغمان میآید.
________________________________________
: چگونه به آرامش در محیط کار دست پیدا کنیم؟
________________________________________
نتایج بی انگیزگی در محیط کار چیست؟
زمانی که بی انگیزگی در محیط کار به سراغتان میآید، سپری کردن یک روز در محل کار میتواند مثل یک مبارزهی دشوار باشد. این بی انگیزگی در طولانیمدت میتواند باعث ایجاد استرس در شما شود و شاید احساس گناه کنید که به اندازهی کافی برای پیشرفت در کارتان تلاش نمیکنید.
اثرات این حالت بر شما بیشمار است: شاید دچار مشکل در خوابیدن شوید، بیمار شوید یا تواناییتان برای تمرکز کم شود. سلامت ذهنی شما با خستگی احساسی به همراه اضطراب و بدبینی که خلقتان را تحت تأثیر قرار میدهد، به خطر میافتد.
اما نیازی نیست در این مسیر باقی بمانید. با کمی کندوکاو و تفکر میتوانید به آنچه که انرژیتان را تحلیل میبرد پی ببرید و خودتان را از شرش خلاص کنید. در اینجا سه دلیل بی انگیزگی در محیط کار همراه با راهکارهایی برای برگشتن به وضعیت مناسب معرفی میشوند.
________________________________________
: ? راه افزایش انگیزه در بیحوصلگی
________________________________________
?. در دام مشغلهی زیاد افتادهاید
امروزه «مشغول بودن» به یک وضعیتِ نمادین تبدیل شده است، نمادِ اینکه خیلیها دنبال شما هستند و میخواهند با شما کار کنند. در حالیکه شاید خودتان عمیقا از این مسئله لذت ببرید، اما همیشه در حال کار بودن و آمادگی داشتن برای اضافه کاری، میتواند منجر به خستگی مفرط و بی انگیزگی در محیط کار شود.
کار کردن با این توهم که مشغولیتِ دائمی به شما کمک میکند از نظر حرفهای پیشرفت کنید، میتواند نتیجهی معکوس داشته باشد و برایتان لقب «سادهلوحِ شرکت» را به ارمغان بیاورد یا حتی باعث انزجار شما از شغل، رئیس و همکارانتان شود.
تبلیغات
برای رهایی از دام مشغلهی زیاد، کارهایتان را اولویتبندی کنید و وظایف غیراضطراری را حذف کنید و برای کاری زمان بگذارید که واقعا مهم است.
برای غلبه بر اشتیاقتان به مشغولیت دائمی، خودتان را از مسئولیتهایی که کار فرد دیگری است، رها کنید. تمرین کنید که بیشتر «نه» بگویید. وقتی موافقت میکنید که کاری را به انجام برسانید، با نیت درست آن را انجام دهید. سعی کنید به جای «من مجبورم که…» از «من انتخاب میکنم که…» استفاده کنید. شاید ساده به نظر برسد، اما کلماتی که میگویید واقعیت را میسازند و این تغییر شفاهی زیرکانه، باعث ایجاد خودمختاری میشود و انگیزه را به وجود میآورد. احساس بسیار متفاوتی در گفتن «من انتخاب میکنم که امروز به یک جلسهی کاری بروم» به جای «من مجبورم امروز به یک جلسهی کاری بروم» وجود دارد.
________________________________________
: ? روش افزایش بهرهوری برای افرادی که سرشان شلوغ است
________________________________________
?. فقط به ارادهتان متوسل میشوید
قانع کردن خودتان برای انجام یک تکلیف بدون رضایت محض، دشوار خواهد بود. زمانی که عزم راسختان شکست میخورد، بر ایجاد عادتهایی تمرکز کنید که موفقیتتان را حتمی میسازد. اغلب، شروع یک هدف بزرگ یا یک پروژهی پیچیده، سختترین بخش کار است. اما وقتی کار را آغاز کنید، کل پروژه کمتر ترسناک به نظر میرسد.
ترفندی برای باانگیزه باقی ماندن، ایجاد عادتهای کوچکی است که به بهرهوری کمک میکند و باعث میشود احساس خوبی در مورد آنچه انجام میدهید داشته باشید.
با کاهش موانعی که در راهتان برای آغاز یک وظیفه وجود دارند، بر سختیها غلبه کنید. برای مثال اگر یک تکلیف نوشتنی دشوار بر عهده دارید، فقط بر نوشتن جملهی اول تمرکز کنید. وقتی همان خط اول را نوشتید، احتمالا اضطرابتان از بین میرود. میتوانید یک روال برای ایجاد آمادگی نیز مشخص کنید که زنجیرهی مثبتی از اتفاقها را به دنبال دارد و به شما کمک میکند تا با سرعت بیشتری به سراغ کارتان بروید. برای مثال، شاید برای شما، آماده کردن قهوهی صبحتان یا چک کردن ایمیل به عنوان یک مرحلهی گذار برای شروع کارتان عمل کند. بسیاری از کارآفرینان دوست دارند روز خود را با ?? دقیقه مدیتیشین آغاز کنند. این کار میتواند راهی فوقالعاده جهت آماده شدن برای روزتان باشد و ذهنتان را نیز برای قرار گرفتن در حالت کار کردن آماده میکند. به جای اینکه همیشه سعی کنید کارهایتان را با یک ارادهی قوی انجام دهید، کمی فرایند انجام کارها را برای خودتان سادهتر کنید.
________________________________________
: چگونه در خود انگیزه ایجاد کنیم؛ راههایی که شما را به هدف میرساند
________________________________________
?. از نظر احساسی خسته هستید
اگر احساس میکنید در طول روزِ کاری خود همچون یک مردهی متحرک هستید، احتمالا جزو ?? درصد از افرادی هستید که از نظر احساسی از محل کار جدا هستند.
وقتی تلاش میکنید تا با دقت موانع انگیزشی خود را بررسی کنید، نیازهای اجتماعی خود را دست کم نگیرید. در هرم مازلو، سومین پله مربوط به سلامت ذهنی است که پس از نیازهای فیزیکی و امنیت قرار دارد. احساس مورد پذیرش بودن و مفید بودن در کار، برای حفظ انگیزه جهت انجام وظایف روزمرهتان ضروری است.
در واقع «امنیت روانی» مهمترین ویژگیای است که تیمهای موفق در آن با هم اشتراک دارند. گروههایی که دارای ویژگی اعتماد میان فردی و احترام متقابل هستند، نه تنها شادترند، بلکه بهرهوری بالاتری نیز دارند. زمانی که کارکنان اعتماد به نفس دارند و همکارانشان آنها را به خاطر اظهار نظر مسخره نمیکنند، پس نمیزنند یا تنبیه نمیکنند، کارهای بیشتری انجام میدهند و در شغلشان پیشرفت میکنند. برای جبران خستگی احساسی، در جریان کار خود عمدا فرصتهای اجتماعی ایجاد کنید. یک راه ساده برای شروع، حضور ? دقیقه زودتر در جلسات است. از این زمان برای یک مکالمهی ساده استفاده کنید. این صحبت کوتاه غیررسمی فقط یک گپ بیهدف نیست، بلکه مسیری طولانی برای ایجاد روابطی قویتر با همکارانتان است.
اگر مدیر هستید، سعی کنید با محول کردن وظایف روزانهی معنادارتر و مرتبطتر با اهداف مشترک، انگیزهی تیمتان را از نو بسازید و تقویت کنید. رهبری تلقینی به معنای بالا کشیدن دیگران است و میتواند با تقویت تلاشهای مستقیم شما در راستای اهداف بزرگتر و مأموریت شرکت، تحقق یابد.
هیچکس در میان ما، همیشه و صددرصد باانگیزه و کارآمد نیست، اما اگر شما بیشتر اوقات بی انگیزگی در محیط کار را تجربه میکنید، باید راهی پیدا کنید تا از آن خلاص شوید. خواندن توصیههای الهامبخش و مشورت شغلی گام اول است، ولی دست به عمل شدن گام مهمتری است. انجام کاری برای کم کردن رخوت، پادزهر واقعی برای رهایی از بی انگیزگی در محیط کار است.
برگرفته از: forbes
“
“
آیا دوست دارید ذهنتان را جوری تنظیم کنید و بدنتان را جوری هک کنید که همیشه در حالتی مثبت باشید و روی دور موفقیت بمانید؟ در این مطلب ? راز موفقیت در زندگی را میگوییم که شما هم میتوانید از آنها برای برنامهریزی ذهنتان الگو بگیرید تا از همان لحظهای که از خواب بیدار میشوید در حالتی از موفقیت و کامیابی باشید و در طول روز نیز، تصمیمگیریهایتان به گونهای باشد که شما را به سمت خواستههایتان سوق دهد.
________________________________________
: چرا باید مثبتاندیش باشیم؟
________________________________________
یکی از بزرگترین تلههایی که در جامعهی مدرن وجود دارد، اتوپایلت کردن (هدایت خودکار) سُکان زندگی است؛ یعنی مردهی متحرک بودن و انجام هر کاری که دیگران انجام میدهند. بیشتر ما به شدت مشغول واکنش نشان دادن و پاسخ دادن به پیرامونمان و چیزهایی که اطرافمان روی میدهد هستیم. در حالی که باید با توجه به دنیایی که خاص خودمان است دست به عمل بزنیم و مسئول دنیای خود و واقعیت متعلق به خودمان باشیم. ما فراموش میکنیم که حواسمان به خودمان باشد و اهدافمان را از یاد میبریم.
هشیار باشید
اگر در تصمیمهای روزمرهتان آگاه و هشیار باشید، اعمال و رفتارهای مناسبتری خواهید داشت که به شما در رسیدن به اهدافتان کمک خواهد کرد. در زندگی هدف داشته باشید، بر اساس ارزشها و اولویتهایتان دست به عمل بزنید و اجازه ندهید دیگران به شما بگویند چه بکنید یا چطور کاری را انجام دهید.
وقتی شروع میکنید به گرفتن تصمیمهای آگاهانهتر، این فکر به سراغتان میآید که آیا با این کار به هدفتان نزدیکتر خواهید شد یا از آن فاصله خواهید گرفت. دلیل کاری که اکنون در حال انجامش هستید چیست؟ چرا این کتاب را میخوانید؟ کار دیگری ندارید انجام دهید؟ یا همین سایتی که الان مشغول مطالعهاش هستید؛ آیا یک یا چند نکتهی مفید برایتان دارد تا هوشمندانه آنها را در زندگیتان بکار ببرید و جوری شرایط تان را بهتر کنید که در مسیر دلخواهتان پیش بروید؟
اهدافتان چیست؟
– سالم باشید؟ وزن کم کنید؟ اندامی متناسب داشته باشید؟
– به شغل رویاییتان دست پیدا کنید؟ خانهی رویاییتان را بخرید؟ زندگی رویاییتان را داشته باشید؟
تبلیغات
– به سرمایهی مشخصی دست پیدا کنید؟ تشکیل خانواده دهید؟ زن یا مرد رویاهایتان را ملاقات کنید؟
اگر واقعا میخواهید به اهداف و خواستههایتان برسید و انها را به واقعیت تبدیل کنید، سه کار است که باید هوشیارانه و محسوس انجامشان دهید.
?. اهداف خود را بنویسید.
?. یک سیستم اعتقادی قدرتمند خلق کنید.
?. روی خودتان سرمایهگذاری کنید.
?. اهدافتان را بنویسید
یک راز موفقیت در زندگی این است که اهدافتان را بنویسید. اولین کاری که صبح انجام میدهید، تعیین میکند که روزتان چگونه قرار است باشد. ذهنتان را جوری برنامهریزی کنید که از همان لحظهی بیدارشدن در شرایطی قوی و توانا باشد؛ با این روش، قطعا یک روز عالی و مفید خواهید داشت. حالا چطور میتوانید چنین شرایطی را برای خودتان ایجاد کنید؟ با نوشتن اهدافتان هر روز صبح. وقتی این کار را کردید، دور مهمترین هدفتان خط بکشید؛ هدفی که در درازمدت، بیشترین تاثیر را در زندگیتان خواهد گذاشت. حالا از خودتان بپرسید: «امروز چه کارهایی میتوانم انجام دهم که همه چیز را تغییر دهد و من را به این هدفم نزدیکتر کند؟» تمام کارها و اقداماتی را که به ذهنتان میرسد یادداشت کنید، دور دو مورد از مهمترینهایشان را خط بکشید و شروع کنید. تا زمانی که انجامشان ندادهاید متوقف نشوید.
این، شیوهای بینهایت موثر و عالی است که همان اول صبح شما را در شرایطی درست و مطلوب قرار میدهد. به جای اینکه صبح، سرگردان و خوابآلود باشید و نیم ساعت طول بکشد تا بیدار و هشیار شوید، ذهنتان را تنظیم میکنید تا پربازده و موفق باشد. یک دلیل خوب دیگر برای نوشتن اهدافتان این است که با خواندنشان احساس خوبی خواهید داشت؛ جوری آنها را بنویسید که انگار همین الان به نتیجه رسیدهاند. با تکرار هر روزهی این نوشتن و خواندن، خوشفکری و مثبتاندیشی شما تضمین خواهد شد و طبق اهدافتان عمل خواهید کرد. اهدافی که روی کاغذ نیایند، فقط آرزو هستند و بس! قدرت و نیرویی که در نوشتن اهداف پنهان است شما را به سمت دومین شرط لازم برای موفقیت سوق
